معابر و مفاصل ارتباطي (راهروها – راهپلهها و آسانسور )
با توجه به مشكلات مشتركي كه اين بخشها با قسمتهاي ديگر دارند به ذكر كلياتي در موردشان بسنده ميكنيم:
ـ در راهروها و راهپلهها عمده مشكل همان رنگ و نور است كه بيبافتي و يكنواختي آنها و نامتناسب بودنشان با هم فضاي سرد و بيروحي پديد آورده .
ـ در مورد راهپلهها ذكر يك مورد ضروري است . با توجه به اینکه حائل سمت راست راهپلههاي كلينيك از جنس شيشه است و فرم غيرمعمول آنها اطميناني از استحكام را القا نميكند تعبيه يك نوار نگهدارنده بعنوان دستگيره و براي كمك به مراجعين و بیماران جهت بالا رفتن از پلهها بسيار ضروري است .
ـ در مورد آسانسورها هم بازبيني در رنگ بدنههاي داخلي و منابع نوري امري ضروري است . همچنين در مورد دسترسي به آسانسورها ميبايست تدبيري انديشيد تا اولاً ازدحام در محوطه جلوي آسانسور دسترسيهاي خطي اطراف را مختل نكرده و ضمناً در طول روز و مراجعه بيماران و عيادتكنندگان از آنها براي محل بار ومصالح استفاده نشود .
● كليات باقيمانده و جمعبندي نهايي :
در مجموعه بررسي شده كلياتي وجود دارند كه ذكر آنها ضروري است . مسائلي كه در اكثر فضاها جامعيت دارند و نبايد ناديده گرفته شوند :
1 ـ طبق استانداردهاي تدوين شده براي ساختمانهاي اداري و يا خدماتي " هر فردي با پايينترين درجه علمي بايد بتواند منفرداً از هر فضايي كه در آن قرار دارد راهش را به فضاي مورد نظر خود بيابد " كمبود علائم و نشانههاي راهنما در محيط بيمارستان براي مراجعين مشكلاتي را جهت رهيابي مسيرهاي عبوريشان در پي دارد.
2 ـ جانمايي كپسولهاي آتشنشاني به نظر طراحي شده نيست . از طرفي شير فلكههاي آب در سيستم اطفاء حريق ساختمان بدرستي نگهداري نميشوند . دسترسي به اين شير فلكهها ميبايست كاملاً آزاد بوده و هيچ مانعي بر سر راه باز شدن دريچه و بيرون كشيدن شلنگ آنها نباشد .
3 ـ در اغلب فضاها كليدها و پريزهاي فرسودهاي قرار دارند كه با توجه به رنگ شدن آنها با رنگ ديوار حتي بدرستي ديده نميشوند . ضمناً به مرور زمان تعدادي از آنها تعويض شدهاند كه از اينرو يكپارچگي ميانشان از بين رفته است .
4 ـ در طبقه همكف و خصوصاً قسمت اورژانس و آسانسورها سيستم نظامت فضاها كمي آشفته است . با وجود كنترل محيط توسط دوربينهاي مداربسته اينكه پرسنل انتظامات به نوعي در فضا سرگردان هستند و حضورشان گاهي فضا را براي مراجعين محدود ميكند گواه اين ادعاست . ضمن اينكه تعدد وروديها و خروجيها از اشراف آنها بر محيط ميكاهد .
در پايان این گزارش به منظور آغاز روند بهينهسازي فضاهاي بررسي شده ، موارد زير بعنوان اهداف كوتاه مدت پيشنهاد ميشوند :
الف ـ تعويض كاربري ورودي مياني با ورودي جنوبي : به اين صورت كه با اصلاح منظرسازي ورودي جنوبي و فضاسازي مناسب در سالن پشت اين
ورودي ، قسمتهاي اطلاعات و پذيرش به اين سالن منتقل شده و صندوقهاي بيمارستان و
كلينيك به سالن پشت ورودي مياني برده شود .
در نتيجه اين عمل اولاً بيمارستان داراي يك دسترسي اصلي با هويت يك ورودي منطقي و
حساب شده خواهد بود و فضاهاي تقسيم و ارتباطات داخلي نظام واحدي خواهند داشت . ثانياً
كليه فضاهاي مربوط به بخش مالي در يك قسمت قرار گرفته و پراكندگي ميان آنها از بين
ميرود ثالثاً با اين جابجايي دسترسي مياني به شكل يك خروجي مستقل عمل كرده و اختلالات
سيستم نظامت را هم به حداقل كاهش خواهد داد.
ب ـ تعريف يك نظام ارتباطي واحد براي كليه دسترسيها ، طراحي و نصب علائم و نشانههاي راهنما
ج ـ تدوين يك الگوي واحد براي طراحي مبلماني با وحدت فيزيكي و يكپارچگي : بدين ترتيب فضاهاي داخلي منحصر به فردي پديد آمده و شاخصهاي
معيني براي تجهيزات آتي بدست ميآيند .
د ـ تغيير رنگهاي محيط بر پايه ماهيت هر فضا و روانشناسي رنگ ضمن ايجاد بافت و تنوع در سطوح ديداري و سقف ها
ه ـ تدوين يك نظام روايتگر براي استفاده در جلوه هاي بصري و محيطي : در اين صورت آثار گرافيكي و جلوههاي بصري محيط جذابيت و تازگي خود
را حفظ كرده ضمن اينكه هر روايت پيامي در بر دارد ، سرگرمكننده است و
تأثير مطلوبي بر كيفيت فضا خواهد داشت.
و ـ نصب ميله كمكي براي تردد مراجعين در راهپله ها
ز ـ فراهم آوردن امكاناتي كه بواسطه آنها در سالن اورژانس و سالن هاي انتظار كلينيك موسيقي شنيده شود .
پخش موسيقي مناسب هماره آرامشبخش و اميدواركننده است . چيزي كه بيماران به آن نياز مبرم دارند : آرامش و اميد .
ح ـ طراحي داخلي مطب ها : خارج كردن فضاي آنها از خشكي و سردي و صميمانه كردن محيط در عين كارآمدي براي پزشكان .
ط ـ توجه به كودك در طراحي ها : موقعيت كودك در بيمارستانها از چند نظر حائز اهميت است . اولاً اگر در فضايي ملاحظاتي براي آسايش كودك
انديشيده شده باشد ، والدين كودك احساس اطمينان و آرامش خواهند كرد . ثانياً تأثيرپذيري كودك از محيط
بيمارستان چه در كوتاهمدت ( به هنگام بيماري احتماليش در كودكي ) و چه در بلندمدت ( به هنگام بزرگسالي ) امري
غيرقابل انكار است . ثالثاً توجه به كودك در يك فضاي بيمارستاني گام ديگري است براي نزديك شدن به استانداردهاي
تدوين شده براي مراكز بيمارستاني و درماني .
بهینه سازی یک فضا در معماری به معنای تقویت و رفع فرسودگی ها ، نا کارآمدی ها و استفاده ی نظام مند و اصولی از تمامی عناصر تشکیل دهنده ی آن است به منظور حاصل آمدن محیطی کارآمد و ایده آل . اميد است اين مطالعات ، ساختار علمي مناسبي براي روند بهينه سازي فضاهاي مورد بحث باشد و حاصل كار ، مطلوب نظر و در خور شأن بيمارستان تهران كلينيك .
صفحه قبلی
|